سبب و مسبَّب در مثنوی مولوی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‌آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان و مدرس دانشگاه‌های فرهنگیان ارومیه، ایران.

2 دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، ایران.

چکیده

بحث از قانون علّیت از کهن‌ترین مباحث بشری است. علّیت نوعی رابطه بین علّت و معلول است. ارسطو علّت را به علل اربعه تقسیم‌بندی کرده ‌است. یکی از این علل چهارگانه علّت فاعلی است که هرگاه حکما و متکلمان در بحث قانون علّیت، از علّت سخن به میان می‌آورند، منظورشان علّت فاعلی است. مولانا در مثنوی مانند سایر متکلمان به جای علّت، از سبب و مسبِّب و به جای معلول از مسبَّب استفاده کرده ‌است. مولوی گاهی به جای معلول، اصطلاح اثر و به جای عادت، اصطلاح سنّت را به کار می‌برد. اشاعره، قانون علّیت را نفی می‌کنند و به جای آن به عادَةُ‌الله معتقدند. بعضی مولوی را اشعری­مشرب دانسته‌اند و بر همین اساس او را منکر اصل سببیت نامیده‌اند؛ درحالی­که مولانا قانون علّیت را نفی نمی‌کند، بلکه ضمن اینکه جهان را دنیای اسباب و علل می‌نامد، مجموعۀ علل و اسباب ظاهری و پنهانی را در ید تصرّف مسبِّب‌الاسبابی می‌داند که هر طور بخواهد عمل می‌کند. مولانا، قرآن، انبیا، بندگانی خاصّ و شمس را متصّرِف در اسباب و علل می‌داند که قدرت خرق اسباب را دارند. مولانا عقاید خود را با چاشنی عرفان در‌می‌آمیزد. زمانی خود را چون سوفسطایی می‌شمارد و گاهی تا حدودی به تفکّر شیعی «اَمرٌ بَینَ الاَمرَین» و گاهی به روش معتزلی نزدیک می‌شود؛ البته نه صراحتاً و صرفاً در بحث قانون سببیت، مولانا به­سادگی در این مرزبندی‌ها نمی‌گنجد. در پایان این نوشتار، با بررسی ابیات مرتبط با موضوع علّیت در مثنوی، دلایل متعدّدی بیان شده‌ که نشانگر اعتقاد مولانا به قانون سببیت است.
 
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Cause and effect in Rumi's Masnavi

نویسندگان [English]

  • Bahram Afzali 1
  • Heydar Gholizadeh 2
1 Ph. D Candidate in Persian Language and Literature, Shahid Madani University of Azerbaijan and Lecturer at Farhangian Universities in Urmia, Iran
2 Academic rank: Associate Professor, Department of Persian Language and Literature, Shahid Madani University of Azerbaijan, Iran
چکیده [English]

.
The discussion of the law of causality is one of the oldest human issues, causality is a kind of relationship between cause and effect. Aristotle has divided the cause into four causes. One of them is the causal cause, which whenever the sages and theologians talk about the cause in the discussion of the law of causality, they mean the causal cause. In Masnavi, Rumi has used cause and effect instead of cause and cause instead of effect. Rumi sometimes uses the term effect instead of effect and the term tradition instead of habit. The Ash'arites reject the law of causality and believe in Aadatollah instead. Some have considered Rumi a Ash'arite and therefore called him a denier of the principle of causality, while Rumi does not deny the law of causality; Rather, while he calls the world the world of causes, he considers the set of apparent and hidden causes in the possession of the causal cause, which acts as it wishes. Rumi considers the Qur'an, the prophets, special servants, and Shams as possessing causes that have the power to destroy causes. At times, he considers himself a sophist and sometimes to some extent approaches the Shiite thought "Amr Bayn Al-Amrin" and sometimes to the Mu'tazilite method; Of course, not explicitly and simply in the discussion of the law of causation, Rumi does not simply fit into these boundaries. Several reasons have been stated that show Rumi's belief in the law of causation.
 
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cause
  • effect
  • causality
  • Rumi's Masnavi
آل کاشف الغطاء، محمدحسین (1373)، «وحدت وجود یا وحدت موجود»، مترجم سعید رحیمیان، کیهان اندیشه، شمارۀ 55، صص 24-1.
الهی قمشه‌ای، محی‌الدّین مهدی (1362)، حکمت الهی: عام و خاص، دو جلد، تهران: اسلامی.
جرجانی، میر سیدشریف (1377)، تعریفات، ترجمۀ حسن سید عرب و سیما نوربخش، تهران: فرزان.
جعفری تبریزی، محمد‌تقی (1364-1365)، از دریا به دریا، کشف الابیات مثنوی، چهار جلد، تهران: وزارت ارشاد اسلامی.
جعفری، محمد‌تقی (به ترتیب 1361؛ 1373)، تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی جلال‌الدّین محمد مولوی، اسلامی، به ترتیب چاپ هشتم؛ چاپ سیزدهم، به ترتیب جلد 1؛ 8.
جعفری، محمد‌تقی، (بی‌تا)، جبر و اختیار، قم: مرکز انتشارات دارالتبلیغ اسلامی.
حکاک، سید‌محمد (1391)، «فاعلیت خدا در نظر ملا صدرا و علامه طباطبایی»، قبسات، سال هفتم، زمستان، صص 128-109.
حلبی، علی‌اصغر (1373الف)، تاریخ فلسفه در ایران و جهان اسلامی، چاپ اول، تهران: اساطیر.
حلبی، علی‌اصغر (1373ب)، تاریخ علم کلام در ایران و جهان اسلام، چاپ اول، تهران: اساطیر.
رنجبر، منیژه (1387)، «وحدت و کثرت وجود»، رشد آموزش معارف اسلامی، دورۀ بیستم، تابستان، شمارۀ 4، صص 35-26.
زرین‌کوب، عبدالحسین (1374 الف)، بحر در کوزه، چاپ ششم، تهران: علمی.
زرین‌کوب، عبدالحسین (1374 ب)، سرِّ نِی، چاپ ششم، تهران: علمی.
زرین‌کوب، عبدالحسین (1385)، تاریخ در ترازو: دربارۀ تاریخ­نگری و تاریخ­نگاری، چاپ دهم، تهران: امیرکبیر.
زمانی، کریم (به ترتیب 1375؛ 1375؛ 1377؛ 1375؛ 1376؛ 1378)، شرح جامع مثنوی شریف، شش جلد، تهران: اطلاعات، به ترتیب چاپ‌های سوم؛ سوم؛ دوم؛ اول؛ اول؛ اول.
زمانی، کریم (1386)، میناگر عشق، شرح موضوعی مثنوی مولوی، چاپ ششم، تهران: نی.
شفیعی کدکنی، محمدرضا (1373)، در اقلیم روشنایی، چاپ اول، تهران: موسسۀ آگاه.
طاهری، سید صدرالدّین (1376)، علّیت از دیدگاه اشاعره و هیوم، چاپ اول، تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی.
طباطبایی، سید محمدحسین (بی‌تا)، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مقدمه و پاورقی به قلم استاد شهید مرتضی مطهّری، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
غزّالی، ابوحامد محمد (1363)، تهافت‌الفلاسفه یا تناقض­گویی فیلسوفان، ترجمۀ دکتر علی‌اصغر حلبی، چاپ دوم، تهران: زوّار.
فروزانفر، بدیع‌الزمان (1375)، شرح مثنوی شریف، چاپ هشتم، تهران: علمی و فرهنگی.
فولادی، محمد (1385)، «سبب و مسبّب از دیدگاه جبر عارفانۀ مولوی»، پژوهش‌‌های فلسفی‌ـ‌کلامی، شمارۀ 25، صص 17-1.
قدردان قراملکی، محمدحسن (1375)، اصل علیت در فلسفه و کلام، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزۀ علمیۀ قم.
قدردان قراملکی، محمدحسن (1389)، «چیستی و فاعل معجزه از نظر متکلمان و فلاسفه»، ماهنامة معرفت، ویژۀ دین‌شناسی، شمارة 51، صص 45-19.
کاشانی، عزالدّین محمود (1372)، مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه، به تصحیح استاد علّامه جلال‌الدّین همایی، تهران: مؤسسۀ نشر هما.
لاهیجی، شمس‌الدین محمد (1374)، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، مقدمه، تصحیح و تعلیقات: محمدرضا برزگر خالقی و عفت کرباسی، تهران: زوّار.
مدرس موسوی بهبهانی، سیدعلی (1365)، کلیات معارف اسلامی، تهران: دانشگاه تهران.
مرتضوی، منوچهر (1365)، مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظ­شناسی، تهران: توس.
مطهّری، مرتضی (بی‌تا)، آشنایی با علوم اسلامی، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
مولوی، جلال‌الدّین محمد بن محمد (1379)، مثنوی معنوی، بر اساس نسخۀ رینولد نیکلسون، با مقدمۀ بدیع‌الزمان فروزانفر، تهران: غیوری.
نیکوبخت، ناصر (1388)، «مولوی و حل معمّای جبر و اختیار در مکتب عشق»، فصلنامۀ ادبیات عرفانی و اسطوره­شناسی، سال 5، تابستان 1388.   شمارۀ 15، صص 186-156.
همایی، جلال‌الدّین (1360)، مولوی­نامه، مولوی چه می‌گوید، چاپ چهارم، دو جلد، تهران: آگاه