نقش انسجام در شناخت و تحلیل استعارۀ تهکّمیه در غزلیات حافظ

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران

2 دانشجوی دورۀ مشترک دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سلیمانیه و دانشگاه کردستان، عضو هیأت علمی دانشگاه سلیمانیه، سلیمانیه، عراق

چکیده

مهم‌ترین پیام حافظ و اندیشۀ ژرف او رندی و مبارزه با ارباب زور و تزویر است. زبان رند هنرمند در مبارزه، دارای دو ویژگی ایهام و طنز است. استعارۀ تهکّمیه از زمرۀ ابزار و روش‌های ضروری و مؤثر برای ایجاد طنز است. در این مقاله، برای تبیین اهمیّت دقت در انسجام غزلیات حافظ، به شبکۀ منظم انتخاب الفاظ و تعابیر و تناسب هندسی آن‌ها در ایجاد استعارۀ تهکّمیه دقت‌ کرده‌ایم. بسیاری از مواردی که شارحان حافظ به سبب بی­توجهی به این شیوۀ حافظ، به عرفانی‌بودن آن حکم ‌کرده‌اند و در تفسیر عرفانی آن موارد کوشیده‌اند براساس دقت در شیوۀ کاربرد استعارۀ تهکّمیه مشخص‌می‌شود که بیان رندانه است و با تصوف و زهد تناسبی‌ ندارد بلکه در نقد مدعیان این مسلک است. وقتی صوفی، زاهد، واعظ، شیخ و محتسب و اصحاب قدرت از مقام و جایگاه خود سوءاستفاده ‌می‌کنند و بر اثرِ قدرت تبلیغی و اهرم‌های مقدسی که در اختیار آنان هست، امکان مقابله با آنان و هشدار به خلق به‌صورت عادی میسّر نیست شاعر با این روش به نقد مؤثر کردار آنان می‌پردازد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The function of coherence in the recognition and analysis of Tahkkomiyeh metaphor in Hafiz's sonnets

نویسندگان [English]

  • Teymoor Malmir 1
  • Arkan Abdollah Mahmood 2
1 Professor of Persian language and literature, University of kurdestan, sanandaj, Iran
2 . A student of the joint Ph.D course in persian language and literature of Soleymaniyeh and Kurdistan university, Faculty member of soleymaniyeh in Iraq, Sulaymaniyah, Iraq
چکیده [English]

The most important message of Hafez and his deliberation is rogue (Rendy) and fighting against rulers who behave with hypocrisy. The language of an artist Rend in fighting against hypocrisy has two characteristics which are pun and irony. Sarcasm (or Tahkkomiyeh) metaphor is one of the necessary and effective tools and methods to generate irony. In this essay, in order to epic the importance of being precise in the coherence of Hafez's sonnets, we have been meticulous in the regular system of words and meanings and their geometric fit in creating the sarcasm metaphor. In many cases that Hafez explainers voted for mystical aspects of his poems is for the lack of attention to this point of Hafez sonnets, while by paying attention to the usage of Sarcasm metaphor will find that it has no common point with mystical ideas and it is rather a rogue utterance to criticize the group of Sufis. When Sufis, Ascetics, Preachers, Sheikhs, Mohtaseb and those in power abuse their positions, and due to the preaching power and sacred levers at their disposal, it is not possible to confront them and warn the people in a normal way, the poet uses this method to criticize effectively their way of manner. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Coherence in Hafez's sonnets
  • Rendy-e Hafez
  • Tahkomiyeh metaphor
  • Humor
قرآن کریم
ابودیب، کمال (1390)، «طبقه‌بندی استعارۀ جرجانی با اشارۀ خاص به طبقه‌بندی استعارۀ ارسطو»، ترجمۀ علی‌محمد حق‌شناس، مقالات ادبی زبان‌شناختی، چاپ دوم، تهران: نیلوفر.
استعلامی، محمد (1386)، درس حافظ (نقد و شرح غزل‌های حافظ)، چاپ دوم، تهران: سخن.
پانتر، دیوید (1397)، استعاره، ترجمۀ محمدمهدی مقیمی‌زاده، چاپ دوم، تهران: علم.
تفتازانی، سعدالدین (1411)، مختصر المعانی، چاپ اول ، قم: دار الفکر.
ثروتیان، بهروز (1380)، شرح غزلیات حافظ، چاپ اول، تهران: پویندگان راه دانش.
جامی، نورالدین عبدالرحمان (1390)، نفحات الانس من حضرات القدس، تصحیح محمود عابدی، چاپ ششم، تهران: سخن.
جرجانی، عبدالقاهر (1404)، اسرار البلاغة فی علم البیان، به‌کوشش محمّد رشید رضا، قم: منشورات الرضی.
جلالیان، عبدالحسین (1378)، شرح جلالی بر حافظ، چاپ اول، تهران: یزدان.
حاتمی، حافظ (1395)، «زاهد عالی­مقام (صنعت تهکّم در شعر حافظ)»، پژوهش‌های ادبی و بلاغی، س4، ش16، 91-101.
حافظ شیرازی، شمس الدین محمد (1367)، دیوان،‌ تصحیح قزوینی و غنی، چاپ اول، تهران: اساطیر.
حافظ‌شیرازی، شمس‌الدین محمد (1390)، دیوان، تصحیح قزوینی و غنی، چاپ دهم، تهران: زوّار.
حمیدیان، سعید (1392)، شرح شوق (شرح و تحلیل اشعار حافظ)، چاپ دوم، تهران: قطره.
خرّمشاهی، بهاءالدین (1367)، حافظ نامه (شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ)، چاپ دوم، تهران: علمی و فرهنگی و سروش.
دادبه، اصغر (1367)، «رندی حافظ»، کیهان فرهنگی، س5، ش8، 52-55.
ذاکری، احمد (1395)، «بررسی استعارۀ تهکّمیّه در غزلیات حافظ»، پژوهش‌نامۀ نقد ادبی و بلاغت، س5، ش10، 72-61.
رستگار فسایی، منصور (1380)، «شعر رندانه و معنی‌گردانی‌های حافظ»، نامۀ انجمن، س1، ش2، 39-63.
رضایی جمکرانی، احمد (1401)، استعاره، چاپ اول، تهران: مروارید.
ریچاردز، آی. ا (1382)، فلسفۀ بلاغت، ترجمۀ علی‌محمّدی آسیابادی، چاپ اول، تهران: قطره.
ریکور، پل (1386)، «استعاره و ایجاد معانی جدید در زبان»، معرفت، س16، ش120، 81-94.
سعدی، مشرف الدین مصلح بن عبدالله (1376)، گلستان، شرح و توضیح خلیل خطیب‌رهبر، چاپ 11، تهران: صفی‌علیشاه.
سیمز، کارل (1400)، پل ریکور، ترجمۀ محمدحسین خسروی، چاپ اول، تهران: کرگدن.
شمیسا، سیروس (1388)، یادداشت‌های حافظ، چاپ اول، تهران: علم.
صفوی، کورش (1397)، تعبیر متن، چاپ دوم، تهران: علمی.
صفوی، کورش (1396)، استعاره، چاپ اول، تهران: علمی.
عبید زاکانی، نظام الدین (1374)، اخلاق‌الاشراف، تصحیح علی‌اصغر حلبی، چاپ اول، تهران: اساطیر.
قطب‌الدین شیرازی، محمود بن مسعود (1369)، درة التاج، تصحیح ماهدخت بانوهمایی، چاپ اول، تهران: علمی و فرهنگی.
مالمیر، تیمور (1390)، «تصحیح و تبیین برخی دشواری‌های متون کهن براساس گویش لری»، ادب پژوهی، س6، ش20، 33-52.
مالمیر، تیمور (1396)، «کارکرد استعاره‌های طنزآمیز شراب در غزلیات حافظ»، پژوهش‌نامۀ نقد ادبی و بلاغت، س6، ش2، 165-184.
مرتضوی، منوچهر (1365)، مکتب حافظ یا مقدمه بر حافظ‌ شناسی، چاپ دوم، تهران: توس.
هروی، حسینعلی (1367)، شرح غزل‌های حافظ، چاپ اول، تهران: نو.