نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانش آموختۀ دکتری زبان و ادبیات فارسی
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
سهروردی با بیان «قاعدۀ امکان اشرف» بر این نکته تأکید دارد که موجودِ ممکن شریف مقدم بر وجودِ ممکن اخس است؛ یعنی مدامی که انسانهای عادی در عالم حضور دارند بیشک انسان کامل نیز هست؛ در داستانهایی چون عقل سرخ، فی حالهالطفولیه، قصه غربت غربی و آواز پر جبرئیل، «صحرا» مکانی است که در آن دیدار با «پیر» رقم میخورد. «صحرا» در داستانهای مذکور به واسطۀ تجربیات شهودی که در آن به وقوع میپیوندد از ماهیت فیزیکی و عینی خود دور شده و به سمت هستی پدیداری و شناختی حرکت میکند. صحرا از یک مکان فیزیکی تبدیل به پدیداری میگردد که صیرورت یا حرکت به سوی فضاشدگی، مهمترین ویژگی آن به شمار میرود. علاوه بر این، جستار حاضر بر آن است که خصیصۀ مثالی و واسطهایی هستیِ «پیر» با قرار گرفتن در صحرا و تعامل با آن، به صحرا نیز تسری مییابد؛ به بیان دیگر، مکانی که در داستانهای مذکور با آن مواجه-ایم، حالتی تعلیقی دارد که در عین حال، هم مکان است و هم فضا؛ همانطور که پیر در عین هستیِ مادی، مجرد از آن است، مکانِ حضور پیر ـ صحراـ نیز به تأسی از او، هر دو ویژگی مادیت و تجرد یا به زبان دیگر، مکانبودگی و فضابودگی را به صورت همزمان دارد. در حقیقت، استمرار حضورِ دو وجهیِ پیر در صحرا، موجب ارتقای آن از یک مکان کنشی به مکانی استعلایی و پدیداری میگردد و در این تلاقیِ هستیشناسانه، صحرا از یک نشانه قراردادی و همهفهم به رمزی لغزان و نامشروط تبدیل میشود.
کلیدواژهها [English]