بازخوانی مقایسه‌ای چهرۀ دارا در منابع تاریخی و رویکرد حکیم نظامی گنجه‌ای

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران

چکیده

دارا یکی از معروف‌ترین پادشاهان سلسلۀ نیمه تاریخی کیانی به شمار می‌آید که در روایات ایرانی و منابع تاریخی پس از اسلام، شخصیّت و سرگذشت او با داریوش سوم هخامنشی یکسان پنداشته شده‌است. برخی تشابهات موجود از جمله همنام بودن پدر داریوش سوم با ویشتاسپ یا گشتاسپ کیانی، حامی زردشت و نیز شکست او از اسکندر مقدونی در این یکسان‌انگاری وآمیختگی تأثیر بسزایی داشت؛ زیرا که روایات ایرانی و منابع تاریخی چنان پنداشته‌اند که این جنگ در واقع نبرد اسکندر با آخرین پادشاه سلسلۀ کیانی؛ یعنی دارا پسر داراب بوده‌است. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که روایت حکیم نظامی از داستان دارا چه اندازه با اخبار و روایات ایرانی و منابع تاریخی مطابقت دارد و چه مقدار دخل و تصرّفاتی در اصل داستان از سوی شاعر صورت گرفته‌است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، تطبیق و تشریح سرگذشت دارای کیانی و چگونگی اختلاط داستان این پادشاه باستانی و نیمه‌تاریخی را با داریوش سوم هخامنشی در روایات ایرانی و دیدگاه حکیم نظامی گنجه‌ای واکاوی می‌کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که نظامی در روایت داستان دارا در اغلب موارد به اخبار و روایات ایرانی پایبند است و در مواردی نیز با بهره‌گیری از تخیّلات شاعرانه و اندیشه‌ورزی‌های ادبی، تصرّفاتی در داستان پدید می‌آورد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Revisiting “Dara” in Historical Sources VS. Hakim Nezami’s Approach: A Comparative Study

نویسنده [English]

  • Mohammad Khakpour
Department of Persian Language and Literature, Faculty of Persian Literature and Foreign Languages, University of Tabriz, Tabriz, Iran
چکیده [English]

Dara is one of the most famous kings of the semi-historical Kayanian dynasty. In Iranian narratives and post-Islamic historical sources, his character and life story have been equated with those of Darius III, the Achaemenid king. Some similarities—such as the shared name of Darius III’s father (Vistasp or Goshtasp, the Kayanian patron of Zoroaster) and his defeat by Alexander the Great—played a significant role in this conflation. Iranian traditions and historical sources came to believe that this war was, in fact, Alexander’s battle against the last king of the Kayanian dynasty, Dara, son of Dara. The main question in this research is: To what extent does Hakim Nezami’s narration of Dara’s story align with Iranian traditions and historical sources, and how much poetic modification has the poet introduced into the original tale? The findings of this study indicate that Nezami, in recounting Dara’s story, mostly adheres to Iranian narratives, though in some instances, he employs poetic imagination and literary contemplation to introduce alterations.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Dara
  • Darius III
  • Nezami
  • Khamsa of Nezami
  • historical sources